مطالب بامزه و خنده دار ⎝⓿⏝⓿⎠ ، اعتراف هاي بامزه .خاطرات با مزه . سوتی ها بامزه.چرت و پرت،..
مطالب بامزه و خنده دار
 
 
جمعه 17 مرداد 1393برچسب:قصه مامان بزرگم, :: 11:54 ::  نويسنده : امیرعلی

کوچیک که بودم ساعت 2 نصف شب به مامان بزرگم گفتم امشب خوابم نمیبره واسم قصه میگی؟ 
گفت : چرا که نه پسرم اقا من چشامو اروم بستم و این ننه ی ما شروع کرد به قصه گفتن : 
یکی بود یکی نبود یه روز توی قبرستون شهر یه غول با سه تا سر  و   شیش تا پا   و   دو تا دهن  از یه قبری اومد بیرون گفت : 
کدوم بچه تا ساعت 2 نصف شب بیداره نشونم بدینش میخوام بخورمش 

هیچی دیگه تا سه روز از ترس چشامو وا نکردم 


مادر بزرگ مهربونه من دارم؟



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 78 صفحه بعد

درباره وبلاگ


كليه مطالب طنز ميباشد . قصد ما نشوندن خنده بر لب های شماست و اينجا همه چيز داريم جز توهين به كسي و سياست. یا حق
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مطالب بامزه و خنده دار ، اعتراف هاي بامزه .خاطرات با مزه . س و آدرس sooti.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1252
بازدید دیروز : 292
بازدید هفته : 1745
بازدید ماه : 5084
بازدید کل : 255180
تعداد مطالب : 2312
تعداد نظرات : 5740
تعداد آنلاین : 1



تماس با ما
تماس با ما
تماس با ما
تماس با ما
تماس با ما
تماس با ما